ناگفتههای پرونده آرمان و غزاله از زبان قاضی و یکی از وکلای پرونده | جسد غزاله چه سرنوشتی پیدا کرد | آرمان چطور مرتکب قتل شد
اجتماعي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - میگویند مرز بین عشق و نفرت از مو باریکتر است. درست مثل عشق آرمان به غزاله که ناگهان به یک تراژدی تبدیل شد و کاری کرد تا او دختری را که روزی عاشقش بود به مسلخ بکشاند. اما این عشق نافرجام از کجا شروع شد؟ در برنامه تلویزیونی سرنخ با حضور محمود کیخا، قاضی صادر کننده حکم و محمدحسین شاملو، وکیلمدافع آرمان به بررسی زوایای پنهان این پرونده جنجالی پرداختیم که چکیدهای از آن را در ادامه میخوانید.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
چطور وکیل آرمان شدم شاملو: ورود من به این پرونده جالب بود. هم خانواده غزاله و هم خانواده آرمان برای قبول وکالت به من مراجعه کردند. روز اول پدر آرمان به دفتر من آمد و توافق کردیم و فردای آن پدر غزاله به دفترم آمد و تقاضا کردند که من وکالتشان را برعهده بگیرم که من گفتم وکالت آرمان را قبول کردم و از نظر قانونی این امکان وجود ندارد که وکیل شما باشم. یعنی اگر پدر آرمان یک روز دیرتر مراجعه میکرد ممکن بود من به جای متهم، وکیل اولیای دم شوم.

آرمان چطور به قصاص محکوم شد شاملو: آرمان در آگاهی حرفهایی زده بود. البته این اظهارات در آگاهی را نمیتوانیم از نظر حقوقی اقرار محسوب کنیم، چرا که اقرار باید عندالحاکم ( درمقابل قاضی) انجام شده باشد و این اظهارات معتبر و مستند و متکی به هیچ دلیل خارجی و عینی نبود. حتی بازسازی صحنه هم در این پرونده انجام نشد. چون آرمان قتل را قبول نداشت. او منکر قتل عمدی بود. بنابر دو روایت را داریم. یکی اینکه غزاله از پله افتاده و دومی هم اینکه با هم جر و بحث کردند و هلش داد و سرش به پایه میز برخورد کرد. به نظرم وقوع حادثه در راهپله محتملتر است. چراکه تشخیص هویت روی پادری جلوی خانه چند قطره خون کشف کرده بود. یکی هم زیر فرش داخل اتاق خون دیده شده. اگر قتل اتفاق افتاده بود باید خون روی فرش دیده میشده، نه زیر فرش. ما روی این روایت اصرار داشتیم اما حرفمان به جایی نرسید.

ماجرای قتل با میل بارفیکس شاملو: بارها گفته شده که آرمان با میل بارفیکس به سر غزاله زده و باعث قتلش شده. حتی گفته شده که روی میل بارفیکس آثار خون دیده شده، در حالی که روی آن آثار زنگزدگی بوده نه خون. درباره خم شدن میل بارفیکس باید گفته که این از قبل بوده. سنگینترین افراد از این میله آویزان میشوند و ورزش میکنند، چطور ممکن است که با ضربه زدن به پوست و گوشت میله خم شده باشد.
سرنوشت پیکر غزاله شاملو: آرمان گفت وقتی این اتفاق افتاد من مانده بودم که به پدر و مادرم چه بگویم. اگر همسایهها و پلیس بفهمند چه کار کنم و آبرویمان میرود. تصورات کودکانهای داشت. با خودش کلنجار رفت و در نهایت تصمیم گرفت که پیکر را داخل چمدان قرمزرنگ بگذارد و آن را کنار سطل زباله نزدیک خانهشان قرار دهد. این اقدام توسط دوربین مداربسته ساختمان ضبط شده. از آنجا به بعد معلوم نیست که غزاله به چه سرنوشتی دچار شد. کسی او را برده. خودش رفته. آیا در آن محدوده که پزشکان زیادی حضور دارند او را دیده و نجاتش دادهاند. بحث سرقت اعضای بدن هم مطرح است. در نزدیک سلط دوربین فعالی وجود نداشته که این موضوع کشف شود.
دیدن غزاله در دوبی؟ شاملو: حرفهایی درباره زنده بودن غزاله و دیده شدن او در دوبی یا جاهای دیگر شنیده میشد. برای هم هم جالب بود. روزی پدر آرمان کنار من بود که فردی با او تماس گرفت و گفت غزاله را در دوبی دیده است.یا حتی فرد دیگری گفته بود که غزاله را فلانجا دیدهایم. وقتی چند مورد اتفاق افتاد گفتیم ممکن است درست باشد. اگر صحت این ادعاها بررسی میشد ممکن بود از یک سلب حیات جلوگیری کند.

دلایل قاتل بودن آرمان کیخا: اعترافات متهم، اظهارات برادر متهم که در محل وقوع قتل در اتاق دیگری حضور داشت. آثار به جا مانده از قتل، میل بارفیکس که در آنجا بود که از آن برای قتل استفاده شده بود و آثار خم شدن بر میله مشاهده شده بود و لکههای خون زیر فرش و روی دیوار وجود داشت. و از همه مهمتر اقرار متهم بود. چه در مرحله رسیدگی و چه در مرحله تحقیقات مقدماتی. متهم تحصیل کرده، باهوش و زیرک بود. خیلی از قضایا را درک میکرد و برای قضات محرز و منجر به صدور حکم قصاص شد.

تلاش برای بخشش کیخا: قضات رسیدگی کننده از ابتدای ارجاع پرونده تلاش کردند که پرونده به صلح و سازش برسد اما تلاشها به جایی نرسید. ما قبل از صدور حکم با پدر و مادر مقتول صحبت کردیم. هم در جلسات رسمی و هم جلسات غیررسمی آنها را دعوت به رضایت کردیم اما توصیههای ما نتیجهبخش نبود و دادگاه به وظیفه قانونی خودش عمل کرد.
کد خبر 939314 برچسبها دادسرای عمومی و انقلاب تهران قتل - قاتل حوادث ایران
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/854337/